اینتراکتیو interactive یا طراحی تعاملی چیست؟

اینتراکتیو interactive یا طراحی تعاملی چیست؟

آخرین بروزرسانی در تاریخ : 30 مرداد 1401

اینتراکتیو interactive یا طراحی تعاملی چیست؟ طراحی تعاملی یکی از بخش های مهم و اساسی در چتر بزرگ تجربه کاربری است. در این مقاله از سری مقالات آموزش UI و UX، تشریح می کنیم که طراحی تعاملی چیست، برخی از مدل های مفید را بررسی می کنیم و همچنین به طور خلاصه توصیف می کنیم که طراحی تعاملی عموما چه کاری را انجام می دهد. با استفاده از این مقاله ی آکادمی وبکیما می توانید طراحی تعاملی را برای پروژه های طراحی سایت خود بکار گیرید.

اینتراکتیو interactive چیست؟

اینتراکتیو interactive یا طراحی تعاملی را می توان در یک مفهوم و شرایط ساده ( و نه اینکه ذاتا ساده باشد ) فهمید. طراحی تعاملی نوعی از طراحی است که از تعاملات بین کاربران و محصولات پدید می آید . خیلی وقت ها که آدم ها در مورد طراحی های تعاملی صحبت می کنند ، در واقع تمایلشان بیشتر به محصولات و خدمات نرم افزاری دیجیتال مثل وب سایت ها و اپلیکیشن ها می باشد .

هدف طراحی تعاملی ساخت محصولاتی است که قادر هستند تا کاربر را برای رسیدن به اهداف خود در بهترین مسیر و روش ممکن هدایت و راهنمایی کند ( کمک به دستیابی هر چه بیشتر اهداف )  

منظور از محیط interactive چیست؟

اگر این تعریف و توضیح گستردگی خود را دارد به این دلیل است که طراحی تعاملی رشته و حوزه ای نسبتا خیلی وسیعی است : تعاملات بین یک کاربر و یک محصول اغلب شامل المان هایی مثل المان های زیبا شناختی ، حرکات ، صداها و فضاهای کاری و المان های زیاد دیگریست. و البته هر کدام از این المانها هم خودشان می توانند شامل فیلد ها و بخش های خاص بیشتری باشند ، مثل طراحی صدای هایی که برای تعامل با کاربر مورد نیاز است.

همان طور که از قبل تر می دانید ، یک همپوشانی خیلی بزرگی بین طراحی تجربه کاربری وجود دارد . بعد از همه این ها ، طراحی ux در مورد شکل دادن به تجربه هایی که از یک محصول استفاده می شود صحبت می کند ، و قسمت بیشتری از این تجربه ها شامل برخی تعاملات بین کاربر و محصول و یا خدمات می شود .

اما طراحی تجربه کاربری خیلی بیشتر از طراحی تعاملی است به طوری که می شود گفت : شامل تحقیقات کاربری ( پیدا کردن کسانی که واقعا کاربران ما در وهله اول هستند )، ساخت پرسنای کاربری ( چرا و در چه شرایطی و چطور از محصول استفاده می کنند ) ، انجام انواع تست های کاربری و تست های دسترس پذیری و کاربردپذیری و خیلی چیزهای دیگر هم می شود .  

“هنگام ایجاد محتوا ، بیشتر از همه چیز دلسوز باشید . سعی کنید زندگی مخاطبان خود را زندگی کنید . ”

_ رند فیشکین ، موسس Moz

پنج بعد طراحی تعاملی

پنج بعد طراحی تعاملی یک مدل مفید برای این است که بتوان فهمید طراحی تعاملی شامل چه چیزهایی می شود . Gillian Crampton smith  یک مدرس در آکادمی طراحی تعامل ، اولین تعریف مفهوم چهار بعدی از زبان طراحی تعاملی را ارائه کرده است و بعدا از او ، Kevin Silver طراح ارشد طراحی تعاملی در لابراتوار IDEXX ، پنجمین بعد از این مفاهیم را به آن اضافه کرد.  

اولین بعد: واژه ها و عبارات و اصطلاحات

متون و عبارات و واژه ها __ مخصوصا آنهایی که در تعاملاتی مثل برچسب های دکمه ها استفاده می شوند_ با معنا و ساده باشند تا سریع و ساده فهمیده شوند . آنها باید اطلاعات را به کاربران معرفی کنند و ارتباط دهند ، اما نه آنقدر اطلاعات را زیاد کنند که دقت و فهم کاربر کم شود .  

دومین بعد: ارائه های بصری

این بعد مربوط به عناصر گرافیکی مانند تصاویر ، تایپوگرافی و آیکون ها می شود که کاربران با آنها در تعامل هستند. این ها معمولا به عنوان مکمل بعد ( عبارات و واژه ها ) برای ارتباط دهی و تکمیل اطلاعات استفاده می شوند.

به عنوان یک گونه بسیار بصری گرا، انسان ها تصاویر بسیار ارزشمندی هستند: نه تنها به این دلیل که طراحی های غنی و با ظرافتی در انسان وجود دارد و باعث می شود که تجربه کاربری راحت تر و آرام تر درک شود ،بلکه به دلیل آن است که یک تصویر دارای بسیاری از کلمات است؛ در واقع یک داستان گران قیمت است ، دلیل این موضوع گرایش کاربران به عدم صبر داشتن می باشد.  

اینتراکتیو چیست

سومین بعد: اشکال فیزیکی یا فضای کاری

از چه طریقی اشکال فیزیکی و کاربران با هم در تعاملند ؟ یک لپ تاپ ، با موس یا تاچ پد ؟ یا یک اسمارت فون ، یا انگشتان دست کاربران ؟ و در چه نوع فضای فیزیکالی این کار را انجام می دهند ؟ برای مثال ، آیا کاربرانی که در قطاری پر ازدحام ایستاده اند در حالی که با اسمارتفون خود از اپلیکشن یا وب سایت ( محصول / سرویس ) در حال استفاده اند ، یا حتی روی نیمکت یا صندلی یا حتی پشت میزی که در دفتر کار خود نشسته و در حال گشت و گذار در دنیای دیجیتال هستند ، چه رفتاری دارند و چطوری هستند ؟ همه این ها بر تعاملات بین کاربر و محصولات تاثیر می گذارند .

چهارمین بعد: زمان

شاید این بعد کمی انتزاعی بنظر برسد ، این بعد بیشتر به رسانه هایی که با زمان در حال تغییرند اشاره می کند ( انیمیشن ها و ویدئو و صدا ها ) حرکت و صدا ها نقش مهمی را در ارائه فیدبک صدا و تصویر برای کاربر ایفا می کنند . البته یک نگرانی هم این است که مقدار زمانی که کاربر برای تعامل با محصول صرف می کنند .

البته یک نگرانی هم این است که مقدار زمانی که کاربر برای تعامل با محصول صرف می کنند هم در نظر گرفته شود : آیا کاربران فرایند های خودشان را می توانند پیدا کنند و به اهدافشان برسند ؟ یا بعدا می توانند برخی از تعاملاتشان را دوباره از سر بگیرند و ادامه دهند ؟

در یک دوره پر از اطلاعات و جایی که کاربران می توانند احساس نیاز شدید به اطلاعات داشته باشند و می توانند در اطلاعات غرق شوند ، درک چگونگی مصرف زمان در تجارب کاربر، بسیار حیاتی است.  

طراحی تعاملی = بعد پنجم: رفتار ها

این بعد هم شامل مکانیسمی از یک محصول می باشد: کاربران در وبسایت چطور اقدامات لازم خود را انجام می دهند ؟ و کاربران چطور محصول را مدیریت می کنند؟ به عبارت دیگر، چگونگی ابعاد گفته شده را در تعامل با محصول را بررسی می کنند . همچنین شامل واکنش هایی از کاربران و محصول هستند مثل فیدبک های احساسی، سوالات مهم و اساسی که طراحان تعاملی ممکن است بیشتر بپرسند.

در این پنج بعد نامبرده شده چطور طراحان تعاملی مشغول به کارند تا تعاملات مفید و قابل درکی را ایجاد کنند؟ این بعد همچنین شامل واکنش ها می شود، به عنوان مثال: پاسخ های احساسی یا بازخورد از کاربران در مورد محصول. در حالی که بعد چهارم بسیار حیاتی می باشد، پنجمین بعد بر جنبه عمیق تر قلمرو انسان در UX تاکید دارد و می تواند نقاط قوت جدی و همچنین نقایص را به نمایش بگذارد.  

منظور از محیط interactive چیست

سولات مهمی که طراحان تعاملی می پرسند

چگونه طراحان تعامل با پنج بعد بالا کار می کنند تا تعاملات معناداری ایجاد کنند؟ برای درک این موضوع، می توانیم به برخی سوالات مهم نگاهی بیندازیم که طراحان تعامل در هنگام استفاده از وب سایت  Usability . gov با آن برخورد می کنند:

  1. کاربر با انگشت موس ( رابط لمسی ) یا موس خود را به طور مستقیم چه کاری را با رابط کاربری محصول می تواند انجام دهد ؟ این سوال به ما کمک می کند تا تعریف بهتری از تعاملات کاربر با محصول داشته باشیم .
  2. کاربر در مورد ظاهر ( رنگ، شکل، اندازه و هر چیز مرتبط دیگر ) و چگونگی عملکرد آنها چه می گوید ؟ این سوال به ما کمک می کند تا سرنوشت کاربران را درباره اینکه چه رفتارهایی امکان پذیر است، را ارائه دهیم .
  3. آیا نشان دادن پیغام های خطا راه خوبی برای رفع مشکل یا توضیح اینکه چرا این اتفاق افتاده است به کاربر است ؟ این مساله هم به ما امکان پیش بینی و کاهش خطا و اشتباهات را می دهد.
  4. کاربر عملی را که انجام می دهد چه بازخوردی دریافت می کند؟ این مساله هم به ما اجازه می دهد تا مطمئن شویم که سیستم فیدبک لازم را در یک زمان معقولانه و قابل قبول از عملکرد کاربر ارائه می کند.
  5. آیا المان های رابط کاربری اندازه قابل قبولی برای تعاملات لازم با آنها را دارند ؟ سوالاتی از این قبیل به ما کمک می کنند تا بطور استراتژی وار در مورد هر المانی که در محصول مورد استفاده قرار می گیرد فکر کنیم .
  6. آیا فرمت های آشنا یا استاندارد های لازم و موجود مورد استفاده قرار می گیرند؟ آیا المان ها و فرمت های استاندارد برای سادگی و افزایش قابلیت یادگیری محصول مورد استفاده قرار می گیرند .  

خب حالا طراحان تعاملی چه کار می کنند؟

خب جواب دادن به این سوال به موارد زیادی بستگی دارد…!! مثلا ، اگر شرکتی به اندازه ای بزرگ است و منابع عظیمی در اختیار دارد ، ممکن است بخش هایی شغلی جدایی برای طراح یو ایکس و طراح تعاملی در نظر بگیرد . در تیم های طراحی بزرگ هم ، ممکن است محقق یو ایکس ( UX researcher ) ، یک معمار ( information architect ) ، یک طراح تعاملی ( interaction designer ) و یک طراح بصری ( visual designer ) را جداگونه انتخاب کنند .

اما در تیم ها و شرکت هایی کوچکتر ، بیشتر مشاغل طراحی یو ایکس ممکن است که توسط یک یا دو نفر انجام شود ، کسی که ممکن است بخش کوچکی از طراحی تعاملی را بر عهده داشته باشد و ممکن هم هست که کاری با آن نداشته باشد . با این حال یک سری از وظایف و کارهایی که یک طراح تعاملی در طی کار خود ممکن است انجام دهد را نام می بریم .  

طراحی استراتژی

این بخش با اهداف کاربر مرتبط است ، و به نوبه خود برای تعاملات و رسیدن به این اهداف لازم و ضروری است . بسته به شرکت و تیم ، طراحان تعامل ممکن است مجبور باشند تا تحقیقات کاربری را خودشان اداره کنند تا قبل از طراحی استراتژی که آن را به تعاملات لازم تبدیل کنند ، چیزهایی که جزء اهداف کاربر هستند را خود پیدا کنند .  

وایر فریم و نمونه اولیه

این هم به توصیف شغلی در تیم و شرکت بستگی دارد ، اما بیشتر طراحان تعاملی وظیفه ساخت وایر فریم هایی را دارند که خروجی و تعاملات را در محصول را نمایش می دهند . بعضی اوقات هم ، طراحان تعاملی ممکن است نمونه اولیه یا یک high-fidelity پر تعامل و کاربردی تر را ایجاد کنند که واقعا شبیه وب سایت یا اپلیکیشن اصلی به نظر می رسد.  

منظور از محیط interactive چیست

جمع بندی مقاله طراحی تعاملی

طراحی تعامل در مورد رابط کاربری بین کاربران و یک محصول یا خدمات است. این شامل طیف وسیعی از عناصر، مانند زیبایی شناسی ، حرکت و صدا و … است. اما ما می توانیم آن را به پنج بعد طراحی تعامل طبقه بندی کنیم:

  • بعد اول: واژه ها و عبارات و اصطلاحات
  • بعد دوم: ارائه های بصری
  • بعد سوم: اشکال فیزیکی یا فضای کاری
  • بعد چهارم: زمان
  • بعد پنجم: رفتار ها

درک صحیح طراحی تعاملی

ما به عنوان طراح تعاملی ، به طور کلی یا بازخورد ها و کاربردپذیری محصولات در ارتباط هستیم ؛ با این وجود ، ما هم ممکن است مسئولیت های کلی و جزئی طراح تجربه کاربری محصول را داشته باشیم . دامنه کاری ما وابسته به نیاز های شرکت است ، و می تواند از محدوده طراحی استراتژی تا وایر فریمینگ و پروتوتایپینگ مورد استفاده قرار گیرد.

درک صحیح این ابعاد به شناسایی نیازهای دقیق سازمان هایی که در آنها خدمت می کنیم نیاز دارد و همچنین به عنوان پیشرفت در حرفه کاریمان ، به ما کمک خواهد کرد، در نتیجه می توانیم خروجی مناسبی تولید کنیم ، که در طی آن با گروه های مختلف کاربران مواجه خواهیم شد .

ایجاد یک طراحی تعاملی در یک سطح وسیع نیازمند هماهنگی و تطبیق این ۵ بعد با اصل روانشناسی در مورد کاربرانتان است. هنگامی که زمان بندی انیمیشن ها خود را برای قابلیت های شناختی مغزمان تنظیم می کنیم ، یک طراحی تاثیر گذار را تولید می کنیم . طراحی شما ممکن است به جای تحریک کردن ، بیشتر باعث اصطکاک و سرخوردگی شود. در مورد همپوشانی بین انسان و طراحی تعاملی ، و نحوه ایجاد تعاملاتی که به تنهایی کار اصلی را انجام می دهند ، چیزهای بیشتری یاد بگیرید.  

4.7/5 - (3 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

آموزش‌های ویدیویی جدید فقط در یوتیوب منتشر می‌شود!

بزن بریــم!